صحبتهای جنجالی جواد خیابانی/ انسان پاک فوتبالیست نمیشود!
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از خبرآنلاین، جواد خیابانی که سالهاست به تحلیلها و دیدگاههای خاص و متفاوتش شناخته میشود و بارها با همین اظهارنظرها حاشیهساز شده، روز گذشته در یک برنامه تلویزیونی و در میانه بحث درباره دیهگو سیمئونه ناگهان مسیر گفتوگو را تغییر داد. او با نگاهی متفاوت و بحثبرانگیز، صحبت را به تأثیر شخصیت مربیان و بازیکنان در فوتبال کشاند و ادعایی عجیب مطرح کرد؛ اینکه دیهگو سیمئونه جزو مربیانی است که «جادوگر» دارد و به همین خاطر همواره با لباس مشکی کنار زمین حاضر میشود.
اما ماجرا به همینجا ختم نشد؛ خیابانی در ادامه با اشاره به فضای حاکم در فوتبال، تأکید داشت که هیچکس نمیتواند در فضای فوتبال «سالم» زندگی کند و به همین دلیل، توصیهاش به خانوادهها این است که فرزندانشان را وارد این مسیر نکنند. او همچنین مدعی شد از دیدگاه جامعهشناسی، فوتبال یک ورزش را جوانمردانه نیست، چراکه در جریان آن برای رسیدن به پیروزی، باید دست به حقه و کلک زد.
خیابانی با اشاره به شخصیت سیمئونه گفت: منظور من شخصیت مثبت و شخصیت جنتلمنی نیست، این است که باید بروی ببری. با همان شخصیت بی شخصیتی میبرد. منظور من از شخصیت بی شخصیتی آدم بد نیست. ما از شخصیت چه میدانیم؟ یکی که فکل داشته باشد و کروات زده باشد. نه، این آدم فوتبالیست نمیشود. آدمی که عادت به رفتارهای اجتماعی در جامعه خودش به عنوان یک انسان پاک داشته باشد، فوتبالیست نمیشود. من این را نمیدانم. واقعا نمیتواند بشود، چون فضای فوتبال، فضای رقابت است. در این فضای رقابت تو نمیتوانی با سلامت زندگی کنی. حتما باید یکسری افراد غیرسالم هم کنارت داشته باشی.
او با اشاره به تصویر این سرمربی آرژانتینی ادامه داد: مگر نشنیدهاید؟ خود همین را هم میگویند جادوگر دارد. اصلا میگویند یک نفر که مدام یکجور لباس میپوشد، به خاطر این است که به او گفتهاند تو همیشه باید مثلا لباس مشکی یا سرمهای بپوشی. همیشه لباسش یکجور است. کم پیش میآید که دیهگو سیمئونه لباسش را در کنار زمین عوض کرده باشد. معمولا کت و شلوار مشکی با کروات مشکی میپوشد. مگر اینکه سرد باشد و کاپشن بپوشد که آن هم مشکی میپوشد. همه اینها دال بر این است که درست گفته است؛ اتفاقا من حرفهایش را رد نمیکنم. من همیشه به پدر و مادرهایی که در خیابان میگویند بچهان میخواهد فوتبالیست شود میگویم میخواهید از من توصیه بشنوید؟ نگذار فوتبالیست شود. بگذار برود کارهای دیگر کند. مگر قرار است در یک کشور همه فوتبالیست باشند؟
خیابانی گفت: مگر چند فوتبالیست در کشور هستند که از چرخه فوتبال ارتزاق میکنند؟ نهایتا دو هزار نفر؟ تازه کمتر هم است. بقیه چه کاره هستند؟ ما ۹۲ میلیون جمعیت داریم، اصلا بگوییم یک میلیون نفر فوتبالیست هستند، ۹۱ میلیون دیگر باید چه کار کنند؟ یکی باید دکتر شود، یکی مهندس شود، یکی کارمند شود، یکی نانوا شود، یکی بقالی بزند، همه اینها شغل است. تو میخواهی فوتبالیست شوی، نمیگویم شخصیت بی شخصیتی، باید شخصیتی داشته باشی که مثل دیهگو سیمئونه باشد، وگرنه موفق نخواهی شد.
او سپس با اشاره به رشته تحصیلی خود گفت: بگذار یک نگاه جامعهشناسانه هم بکنم. به هر حال دانشجوی جامعهشناسی هستم و چند کتاب هم از جامعهشناسی خواندهام. پیر بوردیو یک جامعهشناس خیلی بزرگی است که زمان انقلاب به ایران هم آمد. البته الان دیگر درگذشته است، اما به هر حال از جامعهشناسان معاصر است و درک اجتماعی او از حوادث و پدیدههای اجتماعی امروز خیلی بیشتر از امیل دورکیم و ابن خلدون است. او نظری به عنوان نظریه میدان دارد که میگوید جامعه میدان رقابتی برای توست، تو باید به هر نحوی که میتوانی در این میدان پیروز شوی. حرف دیهگو سیمئونه است. یعنی تو باید هر طور که میتوانی در میدان مسابقه حریفت را ببری. تو اگر حریفت را ببری، تیمت تیم حریف را میبرد، اگر تیمت تیم حریف را ببری، قهرمان میشوی و جام میگیری و تو در آن میدان میتوانی برای خودت کسی باشی. آن چیزی که در کتابش نوشته به عقیده من واقعا یک نگاه جامعهشناسانه است.
این گزارشگر مشهور تلویزیون در پایان صحبتهای خود توضیح داد: در نگاه مادهگراها و ماتریالیستها میگویند فوتبالیست اصلا ورزش نیست، چه میگوید فیرپلی؟ در فوتبال فیرپلی معنا ندارد. شما به عنوان مربی در رختکن مینشینید و میگویید امروز این کار را میکنید، اینطور کلک میزنید، آنطور سانتر میکنید و بازیکن توپ را گل میکند. کجای این جوانمردانه است. تو داری به تیم حریف کلک میزنی، حتی با تاکتیکت. پس این اصلا ورزش انصاف و انسانی نیست. میگویند ورزش یعنی دوومیدانی، تو میدوی و او میدود و هر کس بهتر دوید، برنده است. آنها هستند که ورزش میکنند. یا در ژیمناستیک، ژیمناستیککار میآید و هنر خودش را روی میدان بروز میدهد؛ یک ورزش کاملا منصفانه. ولی فوتبال و بسکتبال و کشتی که میگویند تو برو زیرش را بگیر و کاری کن که فریب بخورد. خود فریب دادن یعنی ضد ارزش. همان تاکتیک یعنی ناجوانمردی، یعنی تاکتیک یعنی پلتیک.
ارسال نظر